فندر (Fender) نیاز چندانی به معرفی ندارد. به دشواری میتوان کسی را یافت که دوستدار موسیقی راک، متال، بلوز، کانتری و … باشد و تاکنون نام این کمپانی را نشنیده باشد. در همین دقایقی که این سطور را میخوانید، شاید صدها نوازنده در حال نواختن با سازهای فندر باشند و شکی نیست که جهان بدون فندر، چیزی کم داشت. اما داستان این برند افسانهای از کجا آغاز شد؟
داستان فندر، به دست کلارنس لئونیداس فندر (Clarence Leonidas Fender) یا آنطور که متداولتر است، لئو فندر، رقم خورد. لئو فندر در سال ۱۹۰۹ در کالیفرنیا زاده شد و از نوجوانی، عاشق ساخت دستگاههای الکترونیکی نظیر رادیو بود. حتی زمانی که در کالج به تحصیل حسابداری مشغول بود و یا در شرکتهای مختلف مشغول به کار شد نیز دست از علاقهاش نکشید و همچنان مشغول آزمایشهای مختلف بر قطعات الکترونیکی بود و همین امر موجب شد که در اوایل دههی ۳۰، یکی از گروههای موسیقی محلی به سراغ او بیاید و از او بخواهد که یک سیستم صوتی برای اجرای زنده بسازد. فندر شش سیستم برای آنها ساخت و آنها نیز از نتیجهی کار راضی بودند.
چند سال بعد، در سال ۱۹۳۸، لئو که به دلیل رکود شدید اقتصادی آمریکا از کار بیکار شده بود، ۶۰۰ دلار از دوستانش قرض گرفت و یک تعمیرگاه دستگاههای الکترونیکی نظیر رادیو، آمپلیفایر و … با نام Fender Radio Service را به راه انداخت. رفتهرفته، موزیسینهای مختلف به فندر مراجعه میکردند تا او برایشان سیستمهای صوتی اجرای زنده بسازد. بهعلاوه سر و کلهی گیتارهایی پیدا میشد که به آمپلیفایر نیاز داشتند و این امر فندر را به فکر ساختن آمپلیفایر برای آنها انداخت.
در طول جنگ جهانی دوم، او با داک کافمن (Doc Kauffman) آشنا شد. کافمن که نوازندهی لپ استیل گیتار بود، در این زمینه اختراعاتی نیز داشت و با شرکت ریکنبیکر (Rickenbacker) کار میکرد. آنها یک شرکت به نام K & F Manufacturing Corporation به راه انداختند و شروع به ساخت محصولاتی نظیر آمپلیفایر برای گیتارهای هاوایی و یا لپاستیل گیتارهای مجهز به پیکآپ نمودند.
فندر رفته رفته متوجه شد که سود تولید از تعمیر بسیار بیشتر است. اما کافمن به این امر معتقد نبود و تصمیم گرفت راه خودش را جدا کند. پس فندر نام کمپانی را به Fender Electric Instrument Company تغییر داد و شروع به طرحریزی برای ساخت محصولات خود کرد. از سوی دیگر، این دوران مصادف بود با افزایش روزمرهی محبوبیت گیتارهای الکتریک. مجموع این عوامل، فندر را به سمت ساخت ساز و علیالخصوص گیتار الکتریک کشاند. او شروع به ساخت یک نمونهی اولیه از یک گیتار الکتریک نمود و سرانجام در سال ۱۹۴۹، موفق به ساخت یک گیتار الکتریک سالید بادی شد. گیتاری که در سال ۱۹۵۱، ابتدا با نام Esquire به بازار عرضه شد. نام این محصول، چند ماه بعد، به Broadcaster و کمی بعد به Telecaster (با یک پیکآپ سینگل کویل اضافه به نسبت محصول اولیه) تغییر کرد و بدین نحو، یکی از مهمترین سازهای قرن بیستم پا به جهان گذاشت.
در سال ۱۹۵۱ فندر گیتار بیس Precision Bass را نیز تولید نمود که این ساز نیز در نوع خود دستاورد شگرفی به شمار میرود.
اما مشهورترین محصول فندر، سه سال بعد، یعنی در سال ۱۹۵۴ به جهان عرضه شد. لئو با بهرهگیری از بازخوردهایی که از نوازندگان دریافت کرد، مدل Stratocaster را تولید نمود. گیتاری که بیشک، یکی از نمادهای عصر ماست و در ذهن بیشتر دوستداران موسیقی، مترادف است با گیتار الکتریک. کمتر نوازندهای را میتوان سراغ گرفت که حداقل در مقطعی با این ساز ننواخته باشد و اگر بخواهیم فهرست نوازندگان شناختهشدهای که از این ساز بهره گرفتهاند را ارائه کنیم، میتوانیم به صدها و صدها نام اشاره کنیم.
پنج سال بعد، یعنی در سال ۱۹۵۹ مدل Jazzmaster و در سال ۱۹۶۲ مدل Jaguar نیز به بازار روانه شد.
اما لئو فندر، در همین سالهای دههی ۵۰ و در اوج موفقیت کاری، دچار عفونت سینوسی شدیدی شد که گاه فعالیتهای کاری را برای او دشوار میکرد. پس سرانجام در سال ۱۹۶۵ کمپانیاش را به مبلغ ۱۳ میلیون دلار به شبکهی مشهور CBS فروخت و به طور جدی به درمان مشغول شد. جالب اینکه اندکی بعد به طور کامل درمان شد و در دههی ۷۰، دو شرکت نامدار Music Man و G&L را بنیانگذاری کرد.
فندر تحت رهبری CBS، همچنان به رشد خود ادامه داد. بهخصوص که سرمایهی CBS موجب گسترش بیشتر کار میشد. هرچند که این گسترش، تا حدی به قیمت کاهش کیفیت تمام شد. در این دوران، با وجود رشد قابل توجه، کمپانی مدل جدید چندان چشمگیری عرضه ننمود و عمدتاً بر دستاوردهای لئو فندر تکیه کرد.
بیست سال پس از تصاحب کمپانی توسط CBS، برخی از کارمندان و کارکنان Fender Electric Instrument Company و چند سرمایهگذار تصمیم گرفتند شرکت را از CBS خریداری کنند. امری که در سال ۱۹۸۵ رخ داد و نام شرکت به Fender Musical Instruments Corporation تغییر یافت. هر چند که کارخانهی قدیمی واقع در فولرتون و دستگاهها شامل این انتقال نمیشدند و آنها مجبور شدند یک کارخانهی جدید بسازند.
دههی ۹۰، با یک اتفاق تلخ آغاز شد: لئو فندر در سال ۱۹۹۱ در سن ۸۲ سالگی درگذشت. اما از آنجا که دههها بود او نقشی در کمپانی فندر نداشت، این اتفاق تاثیری بر مسیر شرکت نگذاشت.
در طول سالیان این دهه و دههی ۲۰۰۰، فندر به خرید شرکتهای نامداری نظیر Guild، Sunn، Jackson، Charvel، Gretsch و … مشغول شد و نفوذ خود در بازار را بیش از پیش افزایش داد.
اما اتفاق مهم برای ما هدفوندوستان، در سال ۲۰۱۶ رخ داد. زمانی که فندر کمپانی Aurisonics را خریداری نمود و تصمیم گرفت وارد بازار هدفون شود. نخستین ایرفونهایی که با نام تجاری فندر به بازار آمدند، بیشتر حاصل کار Aurisonics بودند. اما به هر شکل، این ایرفونهای مانیتورینگ که از مدل صد دلاری DXA1 تا مدل پانصد دلاری FXA7 را شامل میشدند، در مدت زمانی کوتاه، موفق به جلب نظر برخی از کاربران شدند.
چند ماه بعد، مدل ۱۶۰۰ دلاری FXA11 و سپس مدل ارزانقیمت CXA1 و مدل ۱۳۰۰ دلاری FXA9 نیز به جمع این ۵ ایرفون پیوستند. بهعلاوه، در این سال، فندر با اسپیکر Newport به جمع تولیدکنندگان اسپیکرهای بلوتوث نیز پیوست.
سرانجام به سال ۲۰۱۸ میرسیم. سالی که طی آن فندر ابتدا سری ایرفونهای بلوتوث PureSonic و سپس سری ایرفونهای Pro IEM شامل پنج ایرفون مختلف، از ایرفون صد دلاری IEM Nine گرفته تا پرچمدار ۱۸۰۰ دلاری IEM Thirteen 6 را به بازار روانه ساخت.
شاید فندر در بازی هدفون تازهکار باشد و هنوز آنطور که باید و شاید نتوانسته باشد خودی نشان بدهد. اما شکی نیست که در سالهای آینده، چنانچه این شرکت به مسیر رو به جلوی خود در تولید هدفون ادامه دهد، میتواند به یکی از بازیگران اصلی این عرصه بدل شود.